اخبار

سرگشتگی اقتصاد ملی (سرمقاله پیمان مولوی در روزنامه ابتکار)

سرگشتگی اقتصاد ملی (سرمقاله پیمان مولوی در روزنامه ابتکار)
1400/02/08

 

سرگشتگی اقتصاد ملی

این روزها که اقتصاد ایران در تعلیق مذاکرات و انتخابات گیر افتاده است، به نظر کسی به فکر دقایق و ساعت‌هایی که ما برای بازگشت به نقطه درآمد سرانه سال ۱۳۹۰ نیازمندیم را ندارد.
در سال ۱۹۷۶ و بعد از مرگ مائو این کشور رویکردی را که در زمان خود مائو شروع شده بود، شدت بخشید. رویکرد حرکت از اقتصاد سوسیالیستی شکست خورده با میلیون‌ها قحطی زده و فقیر به سمت اقتصاد بازار و باز کردن درها برای سرمایه گذاران بین المللی تغییر کرد.
آیا این امر یک شبه اتفاق افتاد و آیا یک یا چند نفر عامل این تغییر بودند؟
رونالد کوز که یک متفکر اقتصادی برجسته و البته اقتصاددانی شیفته بازار آزاد و تاثیر گذار بر رهبران چین بود، می‌گوید که چینیان چنان عطشی برای تغییر داشتند که انسان شگفت زده می شد، می گفت که کشورهای بلوک شرق خواست برای تغییر داشتند اما با میلیونها تئوریسین در حالی که چین در کنار خواستن، علاقمند به دریافت ایده‌ها، آن هم از کشوری بمانند آمریکا بود!
اصلاحاتی که در سال ۱۹۸۰ و بعد از پلونوم سوم شدت گرفت ابعاد زیادی داشت، چینی‌ها یک شبه تغییر نکرند، اذهان چین‌یان تغییرات شگرفی را تجربه کرد، این روند تغییرات یک دهه رشد اقتصادی سریع را به همراه داشت اما در ۱۹۸۹ و بعد از واقعه تیان آنمن تهدیدها و فرصت‌ها خودنمایی کرد (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲) و برآیند نیروها در حال تغییر بود و حتی ممکن بود اصلاحات اقتصادی کنار گذاشته شود.
تورم سال ۱۹۸۸ و جنبش دانشجویان در سال ۱۹۸۹ بعضی از اقتصاددانان چینی را به این باور رساند که تصمیم ۱۹۸۴ برای اصلاح نظام اقتصادی چین به اقتصاد بازار دلیل این اتفاقات بوده و خواستار بازگشت به عقب شدند.
کشاکش نیروهای موافق و مخالف تا سال ۱۹۹۲ ادامه داشت تا اینکه سفر دنگ شیاپونگ به جنوب شروع شد.
این سفری بود برای تاکید بر مسیر درست اصلاحات شروع شده توسط وی و همکرانش. در آن سالها بخش خصوصی که از یک دهه رشد قدرتمند در اواخر دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بهره برده بود در حضیض خود بود، ایدئولوژی سوسیالیستی گفتمان سیاسی غالب شده بود و موازنه در حال بازگشت به عقب و ذی‌نفعان سابق بود.
بیش از یک دهه اصلاحات رشد چشمگیر بخش غیردولتی پویایی و سرزندگی را به اقتصاد چین آورده بود اما بنگاه های دولتی بسیاری هنوز از ورشکستگی رنج می بردند. با متعهد ماندن دولت چین به سوسیالیسم که عمدتاً به ترجمان الزام مالکیت عمومی فهمیده شده بود بعد از تیان انمن و سقوط دیوار برلین دولت چین در گسترش بخش خصوصی و شدت تاثیرات آن بر سیاست نگران شده بود.
اما دنگ متفاوت فکر می کرد، اتفاقا وی دوام حزب کمونیست را اصلاحات اقتصادی و رشد اقتصادی و بهتر شدن وضعیت نسبی در یک دهه می دانست.
دنگ در سفر جنوب خود که به شهرهایی که بیشترین بهره را از اصلاحات برده بودند رفت و سخنرانی های تاثیر گذاری کرد که پکن را تحت تاثیر قرار داد.
در سخنرانی پایانی سال ۲۰۰۸ (بعد از ۳۰ سال از شروع اصلاحات اقتصادی چین) شیکاگو در مورد گذار بازار چین رونالد کوز جمله ای مهم را با تاکید گفت: تلاش و مبارزه چین، تلاش و مبارزه ای برای کل جهان است. مجله تایم گزارشی در مورد سه دهه گذار بازار چین و نقش قهرمانانه دنگ شیاپینگ در این درام انسانی منتشر کرد.
شاید بگوید چرا این متن را نوشتم؟ چه ارتباطی بین چین آن زمان و امروز ما وجود دارد؟
ما در سرگشتگی فکری در خصوص اقتصاد ملی هستیم! ما هنوز به سوالی که چین در سال ۱۹۷۰ رسیدند نرسیده ایم و عطش تغییر نداریم، جوابش در FATF، مخالفان مذاکرات وین و عمیق تر شدن روز به روز اقتصاد دستوری در ایران است.
هنوز گروهی فکر می کنند می شود فقط به درون اتکا کرد و توسعه یافت با این همه مثال نقض آن.
هنوز گروه‌هایی موافق ارز ۴۲۰۰ هستند با این همه اتلاف منابع!
اقتصاد امروز ایران قبل از هر کاری نیازمند تغییر نگرش است و مسیر درازی در پیش داریم تا از این سرگشتگی اقتصاد ملی عبور کنیم.