سادهسازی اقتصاد مردود است (گفت و گوی پیمان مولوی در روزنامه صمت)
1400/02/26
سادهسازی اقتصاد مردود است
با نگاهی به لایههای گوناگون اقتصاد ایران میتوان به نقش محوری دلار در این ساختار پی برد، برای مثال در مقاطعی که اقتصاد ایران دچار بحرانهای جدی شده نیز ردپای یک شوک ارزی به روشنی دیده میشود و چه بسا که همین شوکهای ارزی خود عاملی برای ایجاد برخی از همان بحرانهای سخت و سنگین بودهاند.
درحالحاضر نیز به گواه اقتصاددانان بزرگترین شوک ارزی تاریخ ایران مدرن در حال سپری شدن است و ریال هیچگاه تا به این حد در برابر دلار ارزش خود را از دست نداده بود. البته با توجه آمار و ارقام به نظر میرسد اقتصاد ایران در حالا حاضر از نقطه اوج این بحران فاصله گرفته اما به هر حال با هر نوسانی در بازار ارز میتوان به وضوح شکنندگی نظام اقتصادی کشور را نظاره کرد.
بهتازگی نیز که نرخ ارز دستخوش نوسانات کاهشی شده بود عده زیادی از شهروندان به پایان یافتن بحران بلندمدت اقتصادی کشور امیدوار شده بودند اما این کاهش قیمتی تنها یک هفته دوام داشت و پس از چندروز بار دیگر شاهد بازگشت نرخ دلار به کانال صعودی بودیم. البته آن کاهش و این افزایش از سوی برخی کارشناسان اقتصادی پیشبینی شده بود اما به مانند فرد بیداری که خود را به خواب زده، بسیاری از ناظران به کاهش نرخ دلار دل بسته بودند تا شاید بار دیگر شاهد جان گرفتن ریال در اقتصاد نیمهجان ایران باشیم، اما شد آنچه شد.
تحقق یک پیشبینی
پیمان مولوی یکی از همان اقتصاددانانی است که در ماههای گذشته بارها در مصاحبههایی که با صمت داشته وقوع چنین روزهایی در بازار ارز را پیشبینی کرده بود و کاهش نرخ دلار را نتیجه ثمربخش بودن مذاکرات وین و همچنین نزدیک شدن به انتخابات دانسته بود. وی که یکی از پرمخاطبترین اقتصاددانان ایرانی در شبکههای اجتماعی است به تحتتاثیر بودن اقتصاد ایران در برابر آنچه ذینفعان میخواند، تاکید دارد و معتقد است همه بازارها در ایران تحتتاثیر همین فضا هستند.
مولوی در مصاحبهای که در ۴ فروردین ۱۴۰۰ با روزنامه صمت داشت به احتمال کاهش نرخ ارز در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات بین ایران و امریکا اشاره کرده بود اما در آن روزها هنوز مشخص نشده بود که قرار است مذاکرات بهطور غیرمستقیم آغاز شود. به هر حال تا به امروز پیشبینی دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران در مورد بازار ارز تا به حال به وقوع پیوسته و به نظر میرسد الگویی که وی برای این حوزه تعریف کرده محتملترین سناریوی اقتصاد ایران در ماههای آینده است.
از همینرو بار دیگر صمت گفتوگویی آنلاین و زنده را در پلتفرم اینستاگرام با این اقتصاددان مشهور ایرانی ترتیب داد که از طریق حساب رسمی اینستاگرامی روزنامه پخش شد. در ادامه متن گفتوگوی صمت با پیمان مولوی، دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران را میخوانید.
در هفتهای که گذشت، شاهد نوسانات پردامنهای در بازار ارز بودیم که بسیاری از شهروندان را غافلگیر کرد اما در ادامه بار دیگر شاهد افزایش نرخ دلار و بازگشت به دوران پیشین بودیم. به نظر شما، دلیل آن کاهش و این افزایش چیست؟
پیش از هر چیز باید بگویم که ما در ایران درکمان از اتفاقات بسیار سادهسازی شده و خطی است. متاسفانه در ایران رویکردی وجود دارد که میخواهد همه اتفاقات را سادهسازی کند.
درباره وقایعی که در اقتصاد ایران رخ میدهند هم دقیقا این اتفاق افتاده، یعنی میخواهیم به سرعت یک پاسخ ساده و مستقیم را برای رخدادهایی مانند نوسانات نرخ ارز پیدا کنیم و معمولا هم انگشت نشانه را به سوی دولت میگیریم.
در صورتی که همه اقتصادها یک اکوسیستمی است که بازیگران زیادی دارد که همگی ذینفع هستند و بر روند سلسله رویدادها اثرگذاری زیادی دارند.
درباره بازار ارز هم دقیقا همین رویکرد حاکم است و تغییرات نرخ ارز هم با اتکا به همین نگاه تفسیر میشود.
مگر ساختار بازار رویارویی همین بازیگران بدون دخالت دولتها نیست؟
بله اما در ایران و سایر نظامهای اقتصادی که بهعنوان اقتصاد دستوری دستهبندی میشوند یک یار کمکی پشتسر برخی از این بازیگران میایستد که باعث تفوق آنها بر سایر بازیگران بازار میشود که از اتفاق در ایران این بازیگران میلیونها نفر را در برمیگیرند.
برای مثال، ما شاهد همین مقابله در اقتصاد خودمان هستیم که بین بازار سرمایه و نظام بانکی درگرفته است.
اما شما در ایام نوروز در گفتوگویی که با روزنامه ما داشتید این روزها را پیشبینی کرده بودید، البته باید یادآور شد که در آن زمان مذاکرهای هنوز درنگرفته بود و فضای روابط بین ایران و غرب ابهامات بیشتری نسبت به امروز داشت.
بله در همان دوره نیز بهدلیل احتمالاتی که داده میشد پیشبینی کرد که بهزودی مذاکراتی بین ایران و غربیها آغاز شود که این اتفاق هم رخ داد. طبیعتا عقل حکم میکرد که آغاز مذاکرات تاثیرات کاهشی بر نرخ ارز داشته باشد و در طول هفته اخیر هم این شاهد همین اتفاقات بودیم.
کمی پیشتر اشاره کردید که نباید به اتفاقات نگاه سادهانگارانهای داشت، پس شما چطور این اتفاق را برای بازار متصور بودید؟
هیچکس در علم اقتصاد پیشگو نیست، طبیعی است که حکومتی ۴ سال صبر استراتژیک کرده تا دوران ریاست جمهوری ترامپ به پایان برسد تا با دولت جایگزین به مذاکره بپردازد. این اتفاق درباره روابط بین ایران و امریکا هم روی داد، پیشبینی مذاکرات وین خیلی اتفاق عجیبی نبود. سادهسازی هم نیست، چون بالاخره یک سری اصول و قواعد در روابط بینالملل و همچنین علم اقتصاد حاکم است که باید با توجه به آنها دست به تحلیل زد.
پس شما معتقدید دلیل اصلی کاهش نرخ ارز در طول هفته گذشته، چشمانداز مثبت و خوشبینانه مذاکرات بوده است؟
هرگاه چنین وضعیتی در کشورمان حاکم شده در ابتدا شاهد کاهش تقاضا برای ارز، از سوی مردم بودهایم که باعث میشود انتظارات برای خرید ارز نیز به میزان چشمگیری کاهش پیدا کند. بسیاری از تجار نیز با شروع این فضا دست نگهداشتهاند تا کمی شرایط حاکم بر کشور روشنتر شود، این اتفاقات دستبهدست هم میدهند و بهاصطلاح کاهش نرخ دلار را «خود تحققپذیر» میکند که تا کانال ۲۰ هزار تومان هم سقوط کرد.
آیا ممکن است بازهم این خود تحققپذیری رخ دهد؟
بله، اگر همین امروز هم اخبار خوبی از وین به تهران مخابره شود، قطعا شاهد واکنش بازار خواهیم بود که در نتیجه آن نرخ ارز هم بار دیگر تا کانال ۲۰ هزار تومان ریزش خواهد داشت.
اگر کمی خوشبینانهتر به ماجرا بنگریم در صورت برداشته شدن تحریمها ممکن است دولت همدست به کار شود و با دستکاری بازار نرخ دلار را بیش از میزان قابلانتظار کاهش دهد؟
اگر رفع تحریمها اتفاق بیفتد دولت بهطورقطع دست به این کار خواهد زد، هم از منظر اقتصادی و هم سیاسی دولت انگیزه این اقدام را دارد. البته درست و غلط بودن این سیاست بحث دیگری است اما بهطور کلی از دید مدیریت ریسک چنین مسئلهای محتمل است.
آیا درباره عدد و رقم دقیقی صحبت میکنیم؟
نه اصلا نمیتوان عدد دقیقی را برای نرخ ارز پیشبینی کرد اما میتوان گفت که حتما با کاهش نرخ دلار مواجه میشویم که اتفاق عجیبی هم نیست. البته آقای همتی به رقم ۱۵ هزار و ۹۰۰ تومان اشاره کردهاند اما واقعا مشخص نیست این منابع با چه عددی وارد بازار شود و هدفگذاری روی چه محدوده قیمتی باشد. اما کاهشها کاملا ممکن هستند زیرا واکنشهای هیجانی قطعا افزایش پیدا خواهد کرد و نهتنها تقاضا برای دلار کاهش پیدا میکند، بلکه دولت هم وارد میدان میشود و با استفاده از منابعی که در اختیار دارد، اقدام به تقویت ریال یا کاهش نرخ دلار میکند.
سوال دیگر این است که آیا کاهش نرخ دلار در صورت رفع تحریمها میتواند ادامهدار باشد؟
به اعتقاد من اگر مذاکرات به نتیجه برسد اقتصاد ایران بار دیگر مانند دوره انعقاد برجام به دوران تعلیق میرود که حداقل دوره ۶ ماههای را شامل خواهد شد. در سال ۹۵ تا ۹۶ که ترامپ از برجام خارج شد نیز دقیقا همین اتفاق رخ داد و شاهد بودیم که همه دست نگه داشته بودند تا بالاخره تکلیف برجام روشن شود و همین باعث شده بود تا اقتصاد در یک رکود به سر ببرد.
آیا کاهش نرخ ارز از دید شما اتفاق مثبتی است؟
نظر شخصی من این است که کاهش نرخ ارز به نفع من است، زیرا قدرت خریدم افزایش پیدا میکند که در نتیجه تقویت ریال است. اما اینکه آیا کاهش نرخ به نفع اقتصاد است یا خیر باید تامل بیشتری داشت. باز هم به همان بحث سادهسازی باز میگردیم، دهها عامل دیگر هستند که میتوانند به اقتصاد ضربه بزنند که کاهش نرخ ارز نیز میتواند یکی از آنها باشد، اما عدهای طوری جلوه میدهند که انگار تنها عامل موثر بر اقتصاد ایران نرخ ارز است و اگر کاهش پیدا کند، نظام اقتصادی بهطور کلی فشل میشود.
آیا ارزان شدن دلار تعادل بین صادرات و واردات را برهم نمیزند؟
نباید فراموش کرد که کاهش نرخ ارز تعادل بین صادرات و واردات را بر هم میزند اما از سویی وقتیکه واردات را ششقفله کردهایم و اجازه ورود به هیچ کالایی را نمیدهیم و انبار بسیاری از شرکتهای واردکننده بهطور کلی خالی شده دیگر تعادل بین صادرات و واردات معنا و مفهومی ندارد.