فرهنگ اپوزیسیون شدن بعد از پایان دوره مدیریت (سرمقاله پیمان مولوی در روزنامه ابتکار)
1400/08/05
فرهنگ اپوزیسیون شدن بعد از پایان دوره مدیریت
کنفوسیوس فیلسوف و متفکر بزرگ مشرق زمین جملهای درس آموز دارد که میگوید در زندگی انسان سه راه دارد: راه اول از اندیشه میگذرد،این والاترین راه است. راه دوم از تقلید میگذرد، این آسانترین راه است و راه سوم از تجربه میگذرد، این تلخترین راه است.
در ایران سالهاست یک فرهنگ اپوزیسیون شدن رواج دارد، تا دیروز که در جایگاه مدیریت باشی خلق نقدینگی هزار هزار میلیارد تومانی و افزایش رکورد گونه پایه پولی مشکلی نبود و در تمام مصاحبه ها که در جراید و فضای مجازی موجود است در حال ارایه وعده کاهش نرخ ارز و کنترل آن،.
در تمام سالهایی که ارز ۴۲۰۰ سر از اقتصاد ایران در آورد و تقریباً هر اقتصاددان و فعال اقتصادی و سرمایهگذاری مخالف آن بودند این روند ادامه یافت و در انتها با این جمله که من شخصاً مخالف بودم اما باید نظر دولت اجرا میشد مبحث ادامه یافت.
این رویکرد که ما در زمانی که ید اختیار داریم و میتوانیم اعمال نظر کنیم و روندهای اشتباه را اصلاح کنیم، جای خود را می دهد به رفتن به گوشه ای و حمله به افرادی جدید، البته اگر طیف سیاسی هم متفاوت باشد این مخالفت شدید تر می شود.
این روزها نیز همین روند در خصوص تامین مالی دولت مجددا مطرح شده است، رئیس اسبق بانک مرکزی در نظری توییتری اعلام میکند که خوب است بدانیم تامین کسری از طریق فشار به بانکها و صندوقهای آنها و اضافه برداشت سنگین از بانک مرکزی است که نتیجهاش می شود رشد پایه پولی!
خوب است یادآور شویم این جمله انتقادی رئیس کل اسبق بانک مرکزی در حالیست که در دو سال گذشته نقدینگی از ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان به ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است و ماشین تولید نقدینگی در اقتصاد ایران همچنان در حال زدن رکوردهای جدید است و تورم ماهیانه نیز به همین روند رکورد میزند!
تقریباً بر تمام فعالان اقتصادی واضح و مبرهن است که رشد پایه پولی سه پایه دارد: اول افزایش استقراض دولت از بانک مرکزدی، دوم افزایش دارایی خارجی بانک مرکزی، سوم افزایش استقراض بانکیها به بانک مرکزی
در شرایط نبود رشد اقتصادی و استمرار آن از یک سو، ادامه تحریمها و کمبود درآمد دولت و کسری ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی به ارث رسیده، حتما دولتها (هر دولتی) محدودیت شدید در ابزارها برای گذار از شرایط را خواهد داشت.
تمام راه فرار رو به جلو نخواهد بود، حل بحران امروز اقتصاد ایران از مسیر قبول تاثیر شدید تحریمها بر اقتصاد ایران و صرف زمان برای برداشته شدن آنها از یک سود و از سوی دیگر استفاده درست از ابزارهای مدرن سیاستگذاری پولی است.
قبول واقعیتها و درک درست محدودیتها نیمی از مسیر حل و سر و سامان دادن به آنها است.