جهانی فکر کردن ویتنامیها و ما
1397/07/17
مقاله ای از دکتر پیمان مولوی در روزنامه گسترش صمت - شماره 1154
برایم سخت است از ویتنام الگویی برای توسعه صنعت خودرویی ایران مثال بزنم اما متاسفانه برخی عوامل مانند نبود درک درست از جهان، دید بسته خودروسازان در ایران، تحریمهای ادامهدار و از همه مهمتر دیوار بزرگ تعرفهای و حمایتی از این بخش کار را به جایی رسانده که باید مثالی از کشور ویتنام برای توسعه صنعت خودرویی زده شود.
ویتنام کشوری با ۹۶ میلیون نفر جمعیت، ۲۱۸۵ هزار دلار درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی ۲۰۲ میلیارد دلار (۲۰۱۷) دارای مدیریت سیاسی مرکزی مبتنی بر حزب کمونیست است که در سالهای گذشته توانسته رشد اقتصادی بهطور متوسط ۶ درصدی را تجربه کند.
رونمایی از دو خودرو جدید در ویتنام بسیار برایم جالب بود. در گام نخست ظاهر زیبای این خودروها برایم جذاب بود و همچنین نوع خودروهای تولیدی که در قالب سدان خانواده و SUV ارائه شده بود؛ بر همین اساس بهدنبال بررسی بیشتر آن رفتم.
برخلاف ما در ایران و برخی شرکتهای خودروسازی که علاقه زیادی به تکرار شعار «تولید ملی» دارند که نتیجه آن در افزایش نرخ دلار این چند روز بسیار قابلتامل بود! پیشینه این شرکت خودروسازی که امروز به موفقیتهای چشمگیری دستکم در طراحی خودروهای درخور بازار دست یافته دارای نکات قابلتاملی است.
در آغاز کار شرکت Vinfast این تولیدکننده خودرو در ویتنام، قراردادی به ارزش ۵میلیون دلار با شرکت پنتین فارینا Pininfarina برای طراحی این خودروها امضا کرده که با نرخ دلار این روزهای بازار معادل ۷۰ میلیارد تومان میشود. همچنین این شرکت قراردادهایی مجزا با EDAG Group، AVL و MANGA از بزرگان صنعت مشاوره حوزه فناوری و تولید خودرو به امضا رسانده بود.
از سوی دیگر برای تولید قطعات نیز قراردادهایی با شرکت بوش آلمان برای فناوریهای نرمافزاری و سختافزاری به امضا رسید. وسعت سایت تولید خودرو در فاز نخست ۵۰۰هزار مترمربع بود و نتیجه این برنامهریزی تولید خودروهایی با ظاهری شبیه باموی سری ۵ و ایکس ۵ است. البته حق مالکیت ظاهری این خودروها نیز از شرکت باموی خریداری شده است. علاوه بر این شرکت یادشده قراردادهایی با جنرالموتورز برای تولید بخشی از محصولات آن کشور در جنوب شرق آسیا به امضا رسانده است.
شاید در نگاه نخست نگارش و خواندن این جملات بسیار ساده بهنظر برسد، اما نکته در برنامهریزی و مدیریت این شرکت ویتنامی برای دستیابی به تولیدی موفق است. در حقیقت تفکر پشت هر کدام از مذاکرات در کنار هم چیدن مشاوران بینالمللی و افق دید برای تولید یک خودرو باکیفیت ازسوی ویتنامیها است. اینجاست که میتوان گفت هدفگذاری درست خود میتواند به مهمترین عامل توسعه تبدیل شود؛ توسعهای که میتواند نویدبخش رشد و رفاه مردم باشد.
همین تفکر که خودرویی با زیبایی ظاهری سری ۵ «بامو» یا ایکس ۵ در ویتنام ساخته شود و الگوی خودرو یک برند معتبر درجه یک آلمانی باشد خود نشان از دیدگاهی جهانی دارد. حال چرا صنعت خودرو ایران تا امروز در این جایگاه قرار نگرفته و چقدر برای حرکت در این مسیر برنامهریزی شده است؟ آیا نداشتن دید جهانی میتواند یکی از دلایل بروز روند فعلی در صنعت خودرو ایران باشد؟
وقتی از خودروهای «وینکار» ویتنام در نمایشگاه خودرو پاریس رونمایی شد، این پرسش برای من و شاید بسیاری دیگر از ایرانیان مطرح شد که چه زمانی شرکتهای خودروسازی ایران در این نمایشگاه بینالمللی حضور موفق داشتهاند؟ و چقدر قادر به حضور در آن بازارهای بینالمللی هستیم؟ یا باتوجه به دیدگاه انحصاری حاکم بر بازار خودرو کشور بهطور تقریبی هیچ احتیاجی به رقابت احساس نمیکنیم؟
در جهان امروز غیر از صنایع دفاعی که به سبب اهمیت استراتژیک آن بهطور تقریبی نمونههای مشارکت جهانی در آن وجود دارد، این نوع همکاری در سایر حوزههای صنعتی از جمله صنعت خودرو کمتر به چشم میخورد، در حالی که برای حفظ بازارهای بینالمللی و همگام شدن با خودروسازان بزرگ جهانی باید در همکاری بینالمللی پررنگتر ظاهر شد. دریافت مشاوره از مشاوران تراز اول جهانی، حضور در بازارهای بینالمللی و... همگی از الزامهای توسعه صنعتی هستند و در صنعت خودروسازی جهان نیز این روند بسیار محسوس است؛ روند تغییر و تکامل صنعت خودرو چین در یک دهه گذشته و جایگاه امروز این خودروسازان دلیلی بر این مدعاست، این در حالی است که صنعت خودرو ایران هنوز به شیوه گذشته در حال تولید محصول است.
همین دیدگاه فارغ از صنعت خودرو در ایران در تمامی بازارهایی که انحصاری است بهچشم میخورد و در این بین آنچه که فدا میشود، کیفیت محصول ارائه شده به شهروندان است که با هیچ چیز دیگر در جهان قابلمعاوضه نیست. درست است که تحریمها فضای فعالیت را بسیار تنگ کرده اما بهنظر نگارنده تفکر جهانی هنوز در ایران ما جا نیفتاده و هنوز هم به جهان اطراف متفکرانه نگاه نمیکنیم.