جشن روز سرمایهگذاری گرجستان در بورس لندن
1397/07/23
مقاله پیمان مولوی دبیر کل انجمن اقتصاددانان ایران در زوزنامه گسترش صمت شماره 1159
همزمان با کشاکش پذیرش یا نپذیرفتن FATF در ایران و نزاع موافقان و مخالفان آن در هفته گذشته، مسئولان سرمایهگذاری گرجستان روز سرمایهگذاری در آن کشور را در بورس لندن جشن گرفتند.
بورس لندن با اندازه بازار سرمایه ۴۵۹۰ میلیارد دلاری دومین بازار سرمایه جهان بعد از نیویورک است. تامین مالی بسیار بزرگی در این بازار روی میدهد و بهطور تقریبی تمامی برندهای بزرگ بینالمللی آرزوی حضور در بازار سرمایه لندن را دارند.
نکته قابلتوجه اهمیت دادن کشوری مانند گرجستان به این بازار بینالمللی است. بهنظر نگارنده سمت و سوی سرمایهگذاری و در نهایت اقتصاد گرجستان با رتبه اعتباری BB با چنین سیاستهایی بهبود خواهد یافت و این کشور به مرور به یکی از بهترین مراکز سرمایهگذاری منطقهای بدل خواهد شد.
این روند غیر از گرجستان در کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و پاکستان نیز پیگیری میشود و کشورهای حوزه خلیج همیشه فارس نیز در استفاده از ابزارهای تامین مالی بینالمللی جزو پیشقراولان بهشمار میآیند.
اما ایران؛ ما هنوز در اولویتهای توسعه سرمایهگذاری اقتصادی به پرسشهای اساسی پاسخ درخوری ندادهایم، کارتهای اعتباری بینالمللی راهی به ایران نیافتهاند و نظام کرخت بانکداری ایران حتی از ارائه کارتهای اعتباری با استفاده از پولهای ملی کشورهای همسایه نیز خودداری کرده است. ایران همچنان بزرگترین کشوری است که رتبه اعتباری بینالمللی ندارد و موسسههای بزرگ رتبهبندی اعتباری که در تمام جهان فعالند در آن فعال نیستند (این موسسهها در چین، ترکیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قرقیزستان، ازبکستان، عراق، پاکستان، مالزی، اندونزی و... فعالند) و بانکهای بینالمللی کوچک و متوسط حتی در ایران شعبهای ندارند. موسسههای حسابرسی بینالمللی بهعنوان بازوی حسابرسی و صحهگذاری بر عملکرد مالی شرکتها به سبب تحریمها از ایران خارج شدهاند و صورتهای مالی شرکتهای ایرانی ازسوی این موسسهها بررسی و تایید نمیشود. همچنین موسسههای بزرگ ارائهدهنده طرحهای توجیهی بینالمللی نیز از همکاری مستقیم با ایران پرهیز دارند و...
ممکن است بسیاری خرده بگیرند که چرا بورس لندن را مثال میزنیم، میتوانیم به جای آن بورسهای منطقهای یا شرق آسیا را مثال بزنیم. به سبب ریسکهای کشوری و سیاسی حاکم بر ایران بازار سرمایه ایران و شرکتهای ایرانی از بازارهای منطقهای و شرق آسیا نیز دور افتادهاند و به این بازار بزرگ دسترسی ندارند.
نزاع بر سر FATF، WTO و بسیاری از کنوانسیونهای بیالمللی نشان میدهد که اجماعی بر سر آنها در کشور وجود ندارد و نبود اجماع در مباحثی چنین کلیدی خللهای بسیاری در مسیر توسعه پایدار ایران پدید آورده است؛ بهعبارت دیگر هنوز در کشور ما درباره مباحثی اختلافنظر وجود دارد که بسیاری از کشورها آن را حل کردهاند.
همچنین بهنظر میرسد نیاز بسیار مبرمی به ایجاد همسویی توسعهمحور در مباحث اقتصادی وجود دارد؛ بنابراین بدون گسترش مباحث توسعه اقتصادی در بین تکتک ایرانیان از سیستان و بلوچستان تا آذربایجان غربی، از خراسان شمالی تا خوزستان و رسیدن به یک اجماع که بهنظر نویسنده افزایش تولید ناخالص داخلی و افزایش عادلانه درآمد سرانه است، شاید نتوان انتظار زیادی در زمینه اقتصادی در سالهای آینده داشت.
ایران بهسبب پنجره جمعیتی امروز در بهترین حالت برای توسعه قرار گرفته اما روزمرگی اقتصادی، چالشهای روزانه فعالان اقتصادی، اهمیت نداشتن توسعه در برنامهریزی کلان کشور، نداشتن استفاده بهینه از تکتک ایرانیان شایسته، همه و همه موجب شده که تنها بتوانیم امروز را فردا کنیم.
بیایید نمونه گرجستان را جدی بگیریم؛ کشوری که پس از جدایی از اتحاد جماهیر شوروی، بدون منابع زیرزمینی کشوری فقیر بود، با یک برنامهریزی درست، هدفمند و توسعه محور، امروز توانسته تمامی شاخصهای کسبوکار خود را بهبود بخشد. این بهبود ناشی از عزم تکتک شهروندان آن کشور در بخش دولتی و خصوصی بوده است و لاغیر.
بدون بازتعریف موقعیت ایران و تحلیل واقعبینانه و ملی فرصتهای بزرگی را از دست خواهیم داد. امید است روزی با کار، تلاش و تفکر پیشرو، روز سرمایهگذاری ایران را نه در بورس لندن بلکه در بزرگترین مراکز مالی جهان جشن بگیریم.