روزنامه و مجلات

چرا انجمن ها توسعه نمی یابند ؟

چرا انجمن ها توسعه نمی یابند ؟
1398/05/20

سرمقاله ای از دکتر پیمان مولوی در روزنامه گسترش صمت

 چرا انجمنها توسعه نمی یابند؟

پیمان مولوی
عضو هیات اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران

از زمانی که به دعوت دوستان در انجمن اقتصاددانان ایران در انتخابات این انجمن به عضویت هیات اجرایی در آن درآمدم رویدادهای بسیار جالبی برایم رخ داده است. تقریبا هفته ای نبوده است که بین اعضای هیات اجرایی اختلاف نظر های فاحش وجود نداشته باشد و خروجی آن تعاملات غیر سازنده استعفای اعضای هیات اجرایی یکی پس از دیگری بوده است.
نکته جالب تر اینکه در بین هیات اجرایی اکثریت با اساتید دانشگاهی بازنشسته با کوله باری از دانش و تجربه است که انتظار تحمل و پذیرش از سوی آنان بسیار بیشتر از اعضای جوان و یا سایر در انجمن می بوده است.
در مقاله سعی در واکاوی دلایل این امر با دیدگاهی شهودی دارم تا ببینیم چرا در انجمنی علمی با سابقه بیش از ۴۵ سال اینگونه است ، بلکه در بسیاری از انجمن ها نیز چنین رویدادهایی به چشم می خورد و این را دوستان بسیاری از حوزه های مختلف به من گوشزد کرده اند.
اول . تعارفات: آنچه برایم همواه جای سوال بوده است ، تعارفاتی است که از ابتدا در چنین جمع هایی وجود دارد، احترام سن و کسوت همواره قابل دفاع و مهم است اما تعارف در خصوص موارد حساس و عدم بحث رو در رو در حوزه های مربوطه یکی از مواردیست که حداقل اینجانب در چندین انجمن بدان برخورد داشته ام ، عدم رودر رویی مستقیم در جلسات و واگذاری آن به لابی های پش پرده و یارگیری های استراتژیک برای پیشبرد اهداف.
دوم. عدم تفویض اختیار به افراد علاقمند: آیا می شود تمام کارها را فقط یک گروه محدود با میانگین های سنی بالای ۶۰ سال انجام دهند؟ ایران سرزمینی است  که بیش از ۷۰ درصد جمعیت آن زیر ۴۰ سال سن دارند و این امر می طلبد که انجمن ها و تشکل های غیر دولتی فضا را برای آنان هموار و باز کنند. در همین انتخابات انجمن اقتصاددانان بیشتر رای را اساتید محترم و پیشکسوت آوردند و دریغ از حضور جوانتر ها. حال که جوانان نیستند آیا بهتر نیست با تفوض اختیارات به جوانان علاقمند بتوانیم از انرژی آنها در توسعه انجمن ها استفاده کنیم؟
چطور در اتریش و کانادا و یا بسیاری از کشورها روسای دولتها از جوانان زیر ۴۰ سال هستند آیا نباید ما هم از آنها در جوانگرایی الگوبرداری کنیم؟
سوم . تحمل طرف مقابل: بسیار می بینیم که در جلسات این روزها تحل شنیدن حرفهای طرف مقابل کم شده و طاقت ها تاب شنیدن مخالفت را ندارند، آیا بدون شنیدن مخالفت و پیگیری دلیل مخالفتها می توان امیدی به توسعه انجمن ها داشت؟ اصل ایجاد انجمنهای علمی و تجاری همراهی در تفکر  وشنیدن تمام نظرات نیست؟
چهارم. نداشتن استراتژی توسعه : جمع ها می آیند و رای می اورند و اگر انجمن یک تشکل مبتنی بر حمایت از کسب و کاری باشد امید به توسعه آن وجود دارد اما در انجمن های علمی به دلیل عدم انسجام در تعیین هدف ، استراتژی روشن و مشخصی وجود ندارد و هرگونه ارایه استراتژی توسط اعضا با شکست مواجه می شود ، چرا که نبود استراتژی دست اعضا را برای انواع فعالیتها باز می دارد.
پنجم . عدم تمرین چرخش قدرت: شاید انجمنها الزاما قدرتی نداشته باشند ، اما ریاست انجمن ها می تواند جذاب باشد و ما اثبات کرده ایم که عاشق حفظ قدرتیم ، چرخشی کردن این ریاست و چرخش افراد هم می تواند کمک کننده باشد برای بروز و ظهور افراد جدید و توانمند و هم علاقه به همکاری درا در چنین جمع هایی اضافه نماید.
ششم . گذشته نگری: بسیار شنیده ام که گفته شده ما این انجمنها را با چنگ و دندان حفظ کرده ایم و ... تمام این روندها نشانی از گذشته نگری دارد، جهان در حال تغییر است و این روزها انجمنها به جای حضور فیزیکی در حال شکل گیری در شبکه ها هستند . مثلا تعداد مخاطبان حرفه ای در لینکدین یک فرد حرفه ای  (شبکه ای متشکل از متخصصین) که بیش از ۳۰ هزار نفر است! هر مطلب بیش از ۱۰۰۰ خوانده دارد (تیراژ کتاب در ایران متوسط ۱۰۰۰ نسخه است) ، در چنین شرایطی دیدگاه گذشته نگر دیگر چاره کار نخواهد بود و برای تبدیل کردن انجمن ها از بستری با تعداد کم به شبکه ای قدرتمند نیازمند درک درستی از شبکه های جدید و تحولات دیجیتال هستیم.
هفتم . فاصله گرفتن از من و رسیدن به ما : منیت ریشه بسیاری از مشکلات و تخاصمات در انجمن هاست، روحیه کار تیمی همواره از کمبود های جامعه ما بوده است که این روزها با آمدن تکنولوژی های نوین در حال بهبود است. در همین راستا باید کمی از منیت ها کاست و به جمع و تفکر جمعی روی آورد
هشتم . عدم وجود دیدگاه های اجرایی برای بخش های مختلف انجمن ها ، عدم آشنایی با مکانیزم های جاری و دیدن جهان فقط از روی مباحث دانشگاهی در بسیاری موارد موجب فاصله گرفتن از رسالتها می شود و این امر بدون حضور افراد علمی – اجرایی بیشتر به چشم می خورد
نهم . در جهان در حال تبدیل ، تقریبا تمام رشته ها با هم در ارتباط هستند و ای تی با پزشکی و اقتصاد با دنیای دیجیتال، حقوق با اقتصاد و ... ، اما آیا ما در راهبری انجمنهای کشور بدان واقفیم؟ آیا حاضر به همکاری های نزدیک بین رشته ای هستیم؟
سخن آخر: اهل صیقل رسته از بوی رنگ       هر دمی بینند خوبی بی درنگ