آیا به سرمایه بین المللی احتیاج نداریم؟
1396/03/31
مقاله ای به قلم پیمان مولوی مشاور تامین مالی و سرمایهگذاری خارجی در روزنامه گسترش تجارت
دکتر پیمان مولوی - مشاور تامین مالی و سرمایهگذاری خارجی
امروزه شاید این سوال که آیا ما میتوانیم فقط با منابع داخلیمان به رشد مورد اشاره در سند چشمانداز ۱۴۰۴ برسیم فکر بسیاری را به خود مشغول کرده باشد و در این بین در کشاکش رقابتهای انتخاباتی تبدیل به یک مبحث بااهمیت شده است.
برای درک بهتر این امر باید دید که آیا اقتصاد ایران توانایی تجهیز منابع برای اهداف رشد اقتصادی خود را دارد یا خیر. کشوری با بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی در سالهای اخیر نتوانسته است به سبب مشکلات ساختاری نظام تامین مالی خود منابع ارزان و باکیفیت را در اختیار تولیدکنندگان، کارآفرینان و ارائهدهندگان خدمت قراردهد، نرخ بالای تامین مالی درایران همواره موجب شده هزینه سرمایه بنگاههای ایرانی بسیار بالاتر از تمام رقبای منطقهای و تمامی کشورهای توسعه یافته باشد.
زمانی که بنگاههای ایرانی مجبور به دریافت منابع مالی با نرخهای بهره موثر ۲۲ درصد به بالا هستند، بازده مورد انتظار سرمایهگذاران در این اقتصاد بیش از این عدد خواهد بود و این روند قدرت رقابت بین بنگاهی را به صورت بینالمللی کاهش خواهد داد.
اتفاقی که در ایران به وقوع پیوسته است بالارفتن لجام گسیخته هزینه سرمایه (Cost of Capital) شرکتهای ایرانی و پروژههای ایرانی است و نفس تولیدکنندگان را برای رقابتهای جهانی گرفته است. نظام بانکی ایران با مختصات کنونی خود به عنوان تامین مالیکننده ۸۰ درصدی اقتصاد ایران (۲۰ درصد بازار سرمایه) به سبب مشکلات ساختاری نتوانسه به وظایف ذاتی خود عمل کند و هماکنون با کوهی از مشکلات زیرساختی و ساختاری که از سالهای بسیار دور بر آن تحمیل شده رودررو است. برای برونرفت از این معظل و پایین آوردن هزینه سرمایه در ایران یک راهحل کاهش معنیدار نرخ بهره بدون ریسک و معنیدار شدن آن با نرخ تورم اعلامی است، سوالی که پیش خواهد آمد این است که آیا اقتصاد ایران آمادگی این شرایط را دارد؟ آیا این اطمینان وجود دارد که با کاهش معنیدار نرخ بهره در ایران خیل عظیم سپردهگذارانی که عادت به دریافت بهرههای ۲۰ درصدی کردهاند به رفتار خود ادامه دهند و سرمایههای خود را از بانکها خارج نکنند؟
آیا در اقتصاد ما برای خروج این خیل عظیم نقدینگی محبوس در بانکها برنامهریزی کرده است؟ بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار نقدینگی میتواند اقتصاد ایران را در تمامی حوزهها با مشکلات بزرگی روبهرو کند و به نظر نگارنده مسئولان در جریان هستند اما آیا بستری برای جذب این پول در خارج از بانکها وجود دارد؟
حال بازمیگردیم به نیاز ایران به سرمایه بینالمللی؛ هماکنون در جهان ۸۰.۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه آماده سرمایهگذاری وجود دارد که تمامی کشورها برای جذب آن با هم رقابت میکنند، بسیاری از این پولها در بانکهای توکیو، نیویورک، لندن و... منتظر یافتن محمل مناسب برای سرمایهگذاری هستند. این سرمایه به کشورهایی راه مییابد که میزان مناسبی از ریسک و بازده را عایدشان کند. آیا اقتصاد ایران آمادگی جذب را دارد؟ بعد از برجام و بعد از سالها مشکلات مالی به تازگی چهره ایران برای سرمایهگذاران میرود که روشنتر بشود، آمد و رفتهایی شده است که به زمان احتیاج دارد تا به مرور چهره ایران برای جهانیان روشنتر شود، اما آیا کافی است؟
رتبه اعتباری بینالمللی ایران بعد از برجام به رتبه B رسیده اما هنوز در زیر سطح سرمایهگذاری بینالمللی قرار دارد.
دوستانی که میگویند ما به پول بینالمللی احتیاجی نداریم بهتر است دقت کنند که ایران به هیچ وجه در راس کشورهایی که سرمایههای باکیفیت علاقهمند به حضور در آنها هستند، نیست. زیرساختهای مالی ما مشکل دارد و بسیاری از مباحث عادی در کشورهای جهان در ایران تبدیل به یک معضل میشود.
ما به سرمایه باکیفیت بینالمللی همانند سرمایهگذاری مستقیم بینالمللی احتیاج داریم، نه به خاطر فقط حجم پول، بلکه به سبب ارزانتر بودن آن برای ساختارهای مالی شرکتها و پروژههایمان. ما به سرمایهگذاری بینالمللی باکیفیت احتیاج داریم به خاطر انتقال تجربه و دانش بینالمللی، به خاطر امکان ادغام و تملک بینالمللی شرکتهایمان، برای افزایش رقابتپذیری شرکتهایمان و کیفیت تولیداتمان.
ما به سرمایهگذاری بینالمللی نیازمندیم چون همانند کشورهای ژاپن، کره و چین حجم پسانداز ملی کمی داریم و این خلأ را سرمایههای باکیفیت بینالمللی میتواند پر کند. ما به سرمایه باکیفیت بینالمللی نیازمندیدم تا در تولیدکنندگانمان در مسیر زنجیره ارزش بینالمللی قرار گیرند. هیچ کشوری را نمیتوانید پیدا کنید که به رشد و توسعه اقتصادی رسیده باشد و از حجم پولهای باکیفیت بینالمللی استفاده نکرده باشد.نیک است مسئولان و فعالان نگاهی دوباره در سال ۲۰۱۷ به جهان داشته باشند و ببینند که سرمایههای بینالمللی چگونه میتواند اقتصادهای را نجات و اقتصادهایی را دچار مشکل کند، درس بگیریم و عمل کنیم.برجام یک آغاز بود و برای ادامه موفقیتآمیز آن باید از جهان و جهانیان یاد بگیریم و از تکرار مکررات و اشتباهات بینالمللی خودداری کنیم، زمان برای کشورهایی که اشتباهات را تکرار میکنند بسیار بیرحم خواهد بود.