مصاحبه ها

مدیر عامل یورواینوست مطرح کرد: شفافیت اطلاعات، مهمترین انگیزه ورود سرمایه گذاران خارجی به بورس ایران

مدیر عامل یورواینوست مطرح کرد: شفافیت اطلاعات، مهمترین انگیزه ورود سرمایه گذاران خارجی به بورس ایران
1395/04/13

مصاحبه بازار امروز با دکتر پیمان مولوی مشاور ارشد تامین مالی و سرمایه گذاری

 10 سال تحریم، 10 سال بسته بودن دروازه های اقتصادی کشور ، 10 سال فعالیت بدون ورود سرمایه جدید می تواند برای هر کشوری به منزله مانعی برای جلوگیری از بالفعل شدن پتانسیل های بالقوه کشور برای تولید و تجارت باشد. در این سال ها سرمایه گذاران خارجی توانستند با حضور در بازارهای مختلف کشور به مبادله با تجار ایرانی بپردازند و از و از پتانسیل های نهفته آن بهره مند شوند . حال نه تنها با برداشته شدن تحریم ها ، بلکه اصولاً به این دلیل که تا کنون زمینه حضور سرمایه گذاران خارجی در بورس ایران فراهم نبوده است . فرصت و زمان مناسبی برای کسب نتایجی پر ثمر در این حوزه فراهم شده است. تجربه کشورهای در حال توسعه  نشان می دهد آزادسازی بازار و رفع محدودیت های سرمایه گذاری به خصوص رفع موانع حضور سرمایه گذاران خارجی می تواند عامل افزایش نقدینگی و ارزش بازار در کشورهای سرمایه پذیر شود. به طور کلی عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی بر جذب سرمایه گذار خارجی تأثیرگذار است و نمی توان به موارد ذکر شده ، اکتفا کرد. در کنار آنها بازده سرمایه گذاری ، ریسک ها، سیاست های مالیاتی از قبیل معافیت ها و تخفیف ها ، انحصار در بازارها، قوانین و مقررات ، استانداردها و بخصوص استانداردهای حسابرسی، وجود ساختارهای قابل تطابق با ساختارهای بین المللی و در نهایت تسهیل نقل و انتقال وجه و کالا نیز از جمله عواملی است که در ورود سرمایه گذاران موثر است . نکته قابل توجه در مورد تمام فاکتورهای ذکر شده این است که اصولاً این فاکتورها در شرایط ثبات و عدم تغییرات ناگهانی می توانند عامل جذب سرمایه گذاران جدید باشند و بروز هر نوع بی ثباتی در وضع هر یک از فاکتورها می تواند به سرعت به یک ضد تبلیغ تبدیل شود. در همین رابطه پیمان مولوی مدیر عامل شرکت رتبه بندی بین المللی یورواینوست در گفت وگو با «بازار امروز» به بررسی وضعیت ورود سرمایه گذاران خارجی به ایران پرداخته است. مشروح این گفت و گو در ادامه آمده است.
اکنون سرمایه گذاران برای ورود به بازار ایران چه مسیری در پیش رو دارند؟
ورود سرمایه گذار خارجی به بازار ایران از چند راه ممکن است . برخی از افراد تمایل به ورود به بازار ایران دارند، اما نمی خواهند از طریق بازار سرمایه وارد شوند، بلکه تمایل دارند از طریق مدیریت شرکت های خصوصی و غیردولتی وارد این حوزه شوند. به عبارتی حوزه غیر بازار سرمایه است. اما در حوزه غیر از بازار سرمایه بخش زیادی از اطلاعات مورد نیاز موجود نیست. به همین دلیل ایجاد یک پکیج اطلاعاتی مهمترین چالشی است که شرکت های اروپایی با آن مواجه هستند. بحث دیگر این است که سرمایه گذاران بخواهند از طریق بازار سرمایه وارد شوند و سهام یک شرکت را بخرند. مهمترین انگیزه سرمایه گذارانی که تمایل به ورود از این راه دارند شفافیت بازار سرمایه و ریسک سرمایه گذاری کمتر است. اما فارغ از این که سرمایه گذاران خارجی تمایل دارند از چه طریقی وارد شوند، باید به این نکته توجه داشت که هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که بعد از باز شدن بازارها، بتواند جذب سرمایه گذار خارجی را به بیش از دو برابر برساند. به عبارتی اگر جذب سرمایه گذار خارجی 2 میلیارد دلار باشد، پس از یک سال در خوشبینانه ترین حالت به 4 میلیارد دلار می رسد. در واقع تجربه بیش از این در دنیا وجود ندارد.

با این وجود می توان گفت که هدف گذاری 50 میلیارد دلاری برای جذب سرمایه گذار خارجی دولت اشتباه بوده است؟
خیر اشتباهی رخ نداده است. در واقع دولت اعلام کرده که به 50 میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد اما اگر فکر کنیم که می توانیم در کوتاه مدت به این میزان جذب سرمایه برسیم، یعنی به طور کلی تجارب سایر کشورها را نادیده بگیریم، چندان عاقلانه نیست. در مکزیک که یکی از کشورهای مهم در جذب سرمایه گذار خارجی است، پس از 10 سال تلاش، جذب رقم 30 میلیارد دلار سرمایه خارجی محقق شد. البته بخش دولتی امکان جذب دارد، اما این موضوع بیشتر به شرکت های خصوصی مربوط می شود.بزرگترین ضربه ای که در زمان تحریم ها خوردیم، این بود که ریسک سرمایه گذاری در ایران بالا بود. پیش از آغاز تحریم ها، شرکت های خارجی اندکی در ایران بودند. اما اکنون در ترکیه 180 هزار شرکت خارجی حضور دارند. بنابراین هر تحریمی که بخواهد بر علیه ترکیه اتفاق بیافتد، این شرکت های خارجی جلوی آن را می گیرند. در نتیجه ما باید بتوانیم حضور شرکت های خارجی در ایران را زیاد کنیم و البته شرایط را به شکلی آماده کنیم که این حضور بلند مدت باشد. بهترین الگو برای انجام این مأموریت این است که شرکت های ایرانی بتوانند با شرکت های بین المللی شراکت کنند.در این شراکت انتقال دانش فنی و دانش نیروی انسانی اتفاق می افتدو تکنولوژی وارد کشور می شود. حالا اگر سرمایه گذاران خارجی بیایند، باید دید که شرکت های ایرانی حاضر به واگذاری سهام شرکت های خود هستند یا خیر. ما هنوز به این مرحله از بلوغ تجاری نرسیدیم که شرکت ایرانی یا فردی که 100 در صد از سهام یک شرکت را دارد، حاضر شود بخش زیادی از این شرکت را واگذار کند.

آیا اصولاً این کار را موفقیت آمیز می دانید؟ تجربه نشان می دهد که خروج این نوع سرمایه گذاران باعث ورشکستگی و تحمیل خسارت های زیادی شده است؟
 هر حرکت اقتصادی، نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت دارد. تهدید نیامدن سرمایه گذاران خارجی به کشور، این است که به یک اشاره تحریم ها برقرار می شود، سوییفت قطع می شود و دوباره وارد حوزه ای می شویم که ضررهای زیادی را به بار می آورد. نقطه مقابل هم این است که وصل شدن به بازارهای بین المللی به معنی قبول کردن همه اتفاقاتی است که در این بازارها می افتد. گاهی ممکن است بحران مالی 2007 در بازارهای جهانی رخ دهد. اما نکته این است که اقتصادی مانند آلمان، در بحرانی مانند بحران 2007 آسیب ندید. از طرف دیگر تجربه خروج کشورها از جنوب شرق آسیا را داریم. کشورهای منطقه خودشان بدون این که از ریسک جلوگیری کنند، وارد این حوزه شدند، اما در آلمان، ریسک به شدت کنترل شده بود و از بحران آسیب ندید.به همین علت در این مقطع باید به این ویژگی توجه کنیم که آیا دانش فنی برای کنترل ریسک را داریم یا خیر. اگر بخواهیم شرکت های ایرانی را وارد بورس های بین المللی کنیم، آیا مدیریت این شرکت ها توان فنی مدیریت راهبری در این بازارها را دارد؟

آلمانی ها چه عملکردی دارندکه از بحران های جهانی آسیب کمتری می پذیرند؟
سیستم اقتصادی آلمان تفاوت های زیادی با امریکا و انگلستان دارد. سیستم مقرراتی آلمان بسیار قوی است. در واقع در آلمان مقررات زدایی زیادی انجام نشده است. نحوه مدیریت بازار در آلمان نیز با نحوه مدیریت بازار امریکا و انگلستان متفاوت است. در اقتصاد امریکا و انگلستان بازارها به صورت خیلی باز کار می کنند.

پیشنهاد شما برای الگوبرداری از این کشورها چیست؟
سیستم مدیریتی اقتصاد آلمان می تواند الگوی مناسبی برای ایران باشد، اما این موضوع بستگی به این دارد که عمل کردن به این سیستم مدیریتی تا چه حد شبیه به آلمانی ها باشد. این موضوع که چگونه بتوانیم بزرگترین صادرکننده باشیم و ادعای زیادی هم نداشته باشیم. در واقع باید به گونه ای عمل کنیم که حرف های خود را با اقتصاد بزنیم. مهمترین خصوصیات آلمانی ها داشتن نظم و تکرار نکردن اشتباهات است.

در خصوص رتبه بندی اعتباری این روزها صحبت های زیادی می شود، اما اطلاعاتی از این که رتبه بندی چگونه انجام می شود، وجود ندارد. اکنون که نیاز به رتبه بندی در کشور احساس می شود چگونه می توان از پتانسیل شرکت های رتبه بندی استفاده کرد؟
رتبه بندی اعتباری بر اساس چند فاکتور انجام می شود. مهمترین اطلاعات مورد نیاز برای رتبه بندی، اطلاعات مالی شرکت هاست. صورت های مالی شرکت ها بر اساس استانداردهای بین المللی بررسی و سپس منتشر می شود. رتبه بندی اعتباری شرکت ها به عبارتی به سرمایه گذاران بالقوه نشان می دهد که سرمایه گذاری در یک شرکت ریسک داردیا ندارد.هرچقدر رتبه شرکت ها مناسب تر باشد، نرخ بهره ای که می توانند دریافت کنند، پایین تر خواهد بود و هر چقدر که رتبه بندی اعتباری شرکت ها بالاتر باشد، نرخ بهره بالا می رود و ضمانت های بیشتری برای ورود سرمایه گذار مورد نیاز است. 

اکنون وضعیت صورت های مالی شرکت های ایرانی تا چه اندازه با استانداردهای جهانی فاصله دارد؟
ابتدا باید صورتهای مالی آماده شود. سپس صورت های مالی شرکت ها به صورت های مالی بین المللی تبدیل شود. بعد عملیات مقایسه صورت های مالی و فاصله آنها با استانداردهای بین المللی انجام می شودو در مرحله آخر رتبه بندی انجام شده به سرمایه گذاران بالقوه ارائه می شود. موسسات رتبه بندی داخلی در تبدیل صورت های مالی شرکت ها به صورت مالی استاندارد بین المللی مشکلی نداردو احتمال ضریب تفاوت کمتر از 10 درصد است. اما این که حسابرسان بین المللی اکنون وارد شوندرا نمی توان در کوتاه مدت پیش بینی کرد. البته باید توجه کرد که اکنون صورت های مالی کوچک ترین مشکل ماست. در واقع ریسک های سیاسی و اقتصادی بزرگتری وجود دارند که مانع کاهش رتبه بندی می شوند. هرچند پس از انتخابات سال 92، ریسک اعتباری ایران تا حد زیادی کاهش یافت. با این وجود هنوز ریسک ارزی وجود دارد. زیرا پیش بینی نرخ ارز هنوز ممکن نیست . هرچند نوسانات نرخ ارز نسبت به سال های 90 و 91 کاهش قابل توجهی داشته است، اما این مسیر کاهشی باید تداوم داشته باشد. ایجاد بازار مشتقه ارزی در حل این مشکلات تأثیرگذار است.البته باید فشار بر قیمت ارز کم شود. به عبارتی قیمت ارز باید در بازار آزاد تعیین شود و همان نرخ به صورت مدیریت شده در ابزار کنترل شود.

حال اگر اراده دولت برای تک نرخی کردن نرخ ارز جدی باشد، به نظر شما نرخ ارز در چه قیمتی مناسب است؟
نمی توان پیش بینی دقیقی برای تعیین نرخ ارائه داد. همه چیز به وضعیت بازارهای داخلی و بین المللی مربوط می شود. اما دولت باید هر چه سریعتر  ارز مبادله ای را حذف کند تا تمام اتفاقات ارزی کشور از طریق بازار آزاد انجام شود.

اکنون کدام یک از صنایع ایران، پتانسیل بیشتری برای ورود سرمایه گذار دارند؟
به طور کلی می توان گفت که صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع معدنی و دارویی و صنایع غذایی به ترتیب اولویت بیشتری دارند.