وعده نمیدادم و زیربار فشارها استعفا میدادم (سرمقاله پیمان مولوی در روزنامه دنیای اقتصاد)
1401/04/26
وعده نمیدادم و زیربار فشارها استعفا میدادم
کار سختی است در مورد جایگاهی که فشارهای سیاسی، اقتصادی بسیاری به آن وارد میشود، آنهم در یک اقتصاد شدیدا ذینفعانه صحبت کرد، اما بسیاری از ما همواره گفتهایم که اگر من در آن جایگاه بودم این کار را میکردم یا آن کار را نمیکردم. امروز در باب بورس مطالبی را میگویم که شاید بسیاری از فعالان بازار سرمایه هم در ذهنشان بوده است. کارهایی که حتما اگر رئیس سازمان بورس بودم انجام نمیدادم:
وعده نمیدادم و زیربار فشارها استعفا میدادم
اول: قول و وعده افزایش شاخص را هیچگاه نمیدادم. اصلا به ریاست سازمان بورس در هیچجای دنیا چنین وظیفهای سپرده نشده و این در اقتصاد ایران است که بسیاری با رویکردهای سیاسی بهدنبال شنیدن چنین جملاتی هستند اما حتما وظیفه ریس سازمان بورس صحبت در مورد رشد شاخص و وعدهدادن نیست.
دوم: ورود به بحث پیشبینی بازارها و صحبت درباره آن از اشتباهترین کارها برای رئیس کمیسیون بورس اوراقبهادار است و به هیچوجه نباید درباره بازارها و آینده اقتصاد ایران تحلیلی ارائه شود.
سوم: امکاندادن به رشد افرادی که صلاحیت حرفهای و دانشی را درخصوص بازار سرمایه ندارند، فارغ از رویکرد سیاسی حاکم و تبدیل سازمان به یک مکان علمی و اجرایی و البته چابک.
اما کارهایی را که حتما در صورتیکه رئیس سازمان بورس بودم، انجام میدادم:
اول: شایستهسالاری را بر تمام ارکان سازمان حاکم میکردم. تمامی افراد در سطوح مختلف باید به لحاظ دانش و تخصص در رتبه اول از نظر صاحبنظران بازار باشند، یکی از بهترین نشانهها این است که این افراد در خارج از ایران بهراحتی میتوانند در پوزیشنهای مشابه حضور داشته باشند.
دوم: کاهش مقررات در بازار سرمایه و حذف تمامی مجوزهای زائد در بازار سرمایه با الگوی آمریکایشمالی تحتعنوان مجوززدایی و اجازهدادن به علاقهمندان به فعالیت در بازههای مالی و سنتی متنوع. همچنین از بین بردن هزینه سرقفلی و مجوز در بازار.
سوم: شفافسازی بازار سرمایه مبتنی بر تلاش برای کارآیی بازار در حوزه زیرساخت و ریزساخت. در این مورد سعی میکردم بسیار باز عمل کنم و از تمام ظرفیتهای داخلی و خارجی بهره ببرم.
چهارم: عدمفشارپذیری از نهادهای بالادستی و وزارتخانه. در صورت فشارهایی که خلاف دیدگاه و رویه مورد قبول باشد به نظرم استعفا بهترین کارکرد است تا خدشه به برنامه و تحولی که در دستور کار است.
پنجم: اخذ مشاورههای بینالمللی از سازمانها و موسساتی که میتوانیم با آنها فعالیت کنیم و البته ندانستن را عار نمیدانستم و در بسیاری از حوزهها از مشاوران بینالمللی مطرح استفاده میکردم.